گلچین زیباترین شعر در مورد عجله
شعر در مورد عجله
شعر در مورد عجله ، شعر در مورد عجله نکردن،شعر کوتاه در مورد عجله،شعری درمورد عجله،شعر درباره عجله،شعر درباره ی عجله،شعر عجله،شعر در مورد عجله،شعر عجله نکن،شعر در باره عجله،شعر درباره ی عجله،شعر در مورد عجله نکردن،شعر کوتاه در مورد عجله،شعری درمورد عجله،شعر درباره عجله،شعری در باره عجله،شعر زیبا در باره عجله،شعر در وصف عجله،شعر عجله از سعدی،شعر عجله از حافظ
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد عجله برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
می آیی
با عجله
مثل وقتی که باد به سرش می زند
مثل وقتی که
لت های پنجره
در باد
در به در است
می آیی
و از دهانم
مشتی کلمه را بر می داری
که مثل مفرغ
سرخ شده اند.
و با من طوری رفتار می کنی
که با اسب های ترکمن صحرا اما
متاسفم
که نمی دانی
چیزی هستم از جنس فلز
شعر در مورد عجله
مکن در مهمى که دارى شتاب
زراه تاءنى عنان بر متاب
که اندر تاءنی زیان کس ندید
ز تعجیل بسیار کس خجالت کشید
شعر در مورد عجله نکردن
صبر کن ای دل که صبر سیرت اهل صفاست
چاره عشق احتمال شرط محبت وفاست
شعر کوتاه در مورد عجله
به دیدارم عجله نکن
بگذار تا بلوغی دیگر…
شعری درمورد عجله
پاشو وقت بی قراری، قدماتُ زنده کن
واسه ی آفتابِ فردا، دیر شده عجله کن
شعر درباره عجله
گلم چه زود من از یادت رفتم…چه آسون کردی فراموشم …
گلم واسه جدایی عجله کردی دل عاشقمو پریشون کردی
شعر درباره ی عجله
دیر آمدم
اکنون تو رفته ای
دیگر هیچم عجله نیست
امان از دست تو
ببین با من چه میکنی
شعر عجله
زمستان قدم می زند…
درلابه لای پاییز…
می بارد …
این عجله برای چیست؟!!!
شعر در مورد عجله
این همه عجله چرا؟
این همه طپش چرا ؟!!
شعر عجله نکن
احساس غریبی دارم
با خود میگویم عجله کن
لحظه دیدار نزدیک است
فاصله ها کوتاه است
شعر در باره عجله
چرا روزمرگی ام را به پای روزگار بنویسم
روزهای بهاری عمرم با عجله ی تمام درگذرند
شعر درباره ی عجله
انگار ثانیه ها دیگر برای رفتن عجله نداشتند
همه جا بوی فرشته می داد , شاید
شعر در مورد عجله نکردن
و پر میکنم با عجله
جدول کلمات متقاطع را
شعر کوتاه در مورد عجله
تیک تاک تیک تاک
و ما در عذاب از عجله عقربه ها.
شعری درمورد عجله
انگار آفتابگردان ها مهربان شده بودند
انگار ثانیه ها دیگر برای رفتن عجله نداشتند
شعر درباره عجله
چمدان بسته چرا “رنگ” کجا با عجله
از میان خاسته افسوس چرا با عجله
شعری در باره عجله
از سیاهی به تباهی چقدر نزدیک است
با تو پایان برسد درد، دوا با عجله
شعر زیبا در باره عجله
لانه ی جغد شود خانه اگر بیرنگ است
به شتاب آیدمان هرچه بلا با عجله
شعر در وصف عجله
ابر اگر چهره ی مهتاب دمی می گیرد
غم زند ریشه به عمق دل ما با عجله
شعر عجله از سعدی
به میانجیگری جامعه با شادی و وجد
انتظار از تو چنین است بیا با عجله
شعر عجله از حافظ
هرچه فرهنگ سیاهیست به دور اندازید
تا به ما روی کند لطفِ خدا با عجله…
شعر در مورد عجله
با ماشین عجله در چهارراه درخشش می یابم
خیابان؛ دوست آشنای هر روزه است
شعر در مورد عجله نکردن
ریش هایم را دوست دارم
آنها همبازی منند
هر چند هنوز بازی بلد نیستند
یاد می گیرند
عجله ای ندارم!
شعر کوتاه در مورد عجله
کنار پیچ تند جاده ایستاده ام
باد سرد پاییزی با عجله می وزد
شعری درمورد عجله
می روی با عجله سوی کسی دیگر باز
گفته بودی که مرا دوست نداری… آری
شعر درباره عجله
مرغ جوانی ام پرید
با عجله و با شتاب
زندگی شد یک خاطره
که در میاد ازش کتاب
شعر درباره ی عجله
چیست عجله تان؟
قافله را خاموش برانید
شعر عجله
می گی میاد اونی که رفت؟!
عجله نکن واسه ی جواب دادن,هنوز زوده !
شعر در مورد عجله
وقتی که بوی مهربانی در خانه می پیچد
یعنی کسی برای رفتن عجله داشته در عطرش را باز گذاشته…
شعر عجله نکن
زنبیل به دست به صف مرگ می شتافت!
بیش از من عجله داشت نوبتم را به او دادم.
شعر در باره عجله
برای رفتن عجله ایی نیست
برای رفتن عجله ایی نیست
شعر درباره ی عجله
نه هراس نرسیدن داشت
نه عجله برای رسیدن
شعر در مورد عجله نکردن
کاسه وارونه نهادم به سرم
با سلام و عجله می گذرم
شعر کوتاه در مورد عجله
برای رسیدن به من عجله کن
حتی اگر عجله کار شیطان باشد
شعری درمورد عجله
با عجله دویدی،افتادی!
سرت به سنگ خورد
برگشتی!
شعر درباره عجله
می دود با عجله پشت حجاب تن ماه
قد زیبای تو را تنگ به بر می گیرد
شعری در باره عجله
وقتِ صبحِ سحر صبا دیدم داشت بوی تو
ستاره و ماه همه با عجله میشتافت سوی تو
شعر زیبا در باره عجله
آن قدر عجله داشتــــ
که سایه اش را جا گذاشتــــــ
شعر در وصف عجله
برای رفتن عجله نکن،
سر که نمیبری….. این دل من است!
شعر عجله از سعدی
عجله دارم
برای دیدن تو عجله دارم
یار من هم نمی شوی نشو
یار چشمانم شو
شعر عجله از حافظ
جان خسرو، مرو، شتاب مکن
عمر خود در شتاب می بینم
شعر در مورد عجله
به قتل دشمن خود گر شتاب نیست ترا
یقین شناس که: بر قتل خود شتاب کنی
شعر در مورد عجله نکردن
بر درنگ رکاب تو بی درنگ زمین
بر شتاب عنان تو بی شتاب صبا
شعر کوتاه در مورد عجله
ای باد خاک مرکب گردون شتاب تو
آتش بخار چشمه تیغ چو آب تو
شعری درمورد عجله
در حزم بادرنگی و در عزم با شتاب
عالم گرفته گیر درنگ و شتاب تو
شعر درباره عجله
ایام گل چو عمر به رفتن شتاب کرد
ساقی به دور باده گلگون شتاب کن
شعر درباره ی عجله
برآورد کشتی و زورق ز آب
شتاب آمدش بود جای شتاب
شعر عجله
دل ومغز را دور دار از شتاب
خرد را شتاب اندرآرد به خواب
شعر در مورد عجله
جانها به شتاب آرد لعلت به درنگ اندر
دلها به درنگ آرد لعلت به شتاب اندر
شعر عجله نکن
شباب عمر عجب با شتاب می گذرد
بدین شتاب خدایا شباب می گذرد
شعر در باره عجله
شباب و شاهد و گل مغتنم بود ساقی
شتاب کن که جهان با شتاب می گذرد
شعر درباره ی عجله
شتاب شاهان باشد به گرد کردن زر
شتاب میر به خشنود کردن زوار
شعر در مورد عجله نکردن
بسا شها که نباشد بهیچگونه پدید
درنگ او ز شتاب و شتاب او زدرنگ
شعر کوتاه در مورد عجله
در سفالین قدح از شیشه مکن می به درنگ
که مدار فلک سفله شتاب است، شتاب
شعری درمورد عجله
یابد فلک درنگ به وقت درنگ او
گیرد زمین شتاب به گاه شتاب او
شعر درباره عجله
چون شتاب او ببخشیدن شتاب چرخ نیست
جز ز بیم حشمت او اضطراب چرخ نیست
شعری در باره عجله
با شتاب او آنچنان می تاخت جفت
کز شتاب خود جواب او نگفت
شعر زیبا در باره عجله
مکن یک زمان در هلاکم شتاب
زمام شتاب از هلاکم بتاب
شعر در وصف عجله
در کشتن خسرو آرزویت
بشتاب که بس شتاب گشته ست
شعر عجله از سعدی
گفتی کنمت به غمزه بسمل
بسم الله اگر شتاب داری
شعر عجله از حافظ
فرصت اینجا ترانه عنقاست
گر توقف کنی شتاب فروش
شعر در مورد عجله
این چنین موسمی عجب باشد
که ببندند میکده به شتاب
شعر در مورد عجله نکردن
بباید بسیچید ما را بجنگ
شتاب آوریدن به جای درنگ
شعر کوتاه در مورد عجله
به مغز پشنگ اندر آمد شتاب
چو دید آن سهی قد افراسیاب
شعری درمورد عجله
سواران بیاراست افراسیاب
گرفتش ز جنگ درنگی شتاب
شعر درباره عجله
ز رستم بترسید افراسیاب
نکرد ایچ بر کینه جستن شتاب
شعر درباره ی عجله
تهمتن برانگیخت رخش از شتاب
پس پشت جنگ آور افراسیاب
شعر عجله
وز پی جان ربودن خصمش
ملک الموت را شتاب رساد
شعر در مورد عجله
کوس رحلت زدند و منتظران
بر سر راه میکنند شتاب
شعر عجله نکن
ساعتی چون برفت خواب گرفت
به سوی خوابگه شتاب گرفت
شعر در باره عجله
برخوری از عمر کز نظاره رویت
عمرسبکسیراز شتاب برآمد
شعر در مورد تولد بچه ها
میلاد تو شیرین ترین بهانه ایست که می توان با آن به رنجهای زندگی هم دل بست
و هم در میان این روزهای شتاب زده عاشقانه تر زیست
میلاد تو ، معراج دستهای من است
وقتی که عاشقانه تولدت را شکر می گویم
همسر عزیزم تولدت مبارک
شعر در مورد عجله
- ۹۷/۰۷/۰۵