گلچین زیباترین شعر در مورد پتو
شعر در مورد پتو
شعر در مورد پتو,شعر درباره پتو,شعر برای پتو,شعر در باره پتو,شعر با پتو,شعر درمورد پتو,شعر با کلمه پتو,شعر با کلمه ی پتو,شعری در مورد پتو,شعری درباره پتو,شعری برای پتو,شعر درباره ی پتو
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد پتو برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
مرد بودم کاش سربازی که در جنگ های صلیبی با تو اسیر شده باشد
ترانه هایی را که به یاد چشم های زنی می خواندی گوش می دادم
و هر وقت دلم می گرفت دستی که پتو را از صورتم کنار می زد دست تو بود
شعر در مورد پتو
مرد بودم کاش
سربازی که در جنگ های صلیبی با تو اسیر شده ام.
شعر درباره پتو
بانو … مریض که می شوی پرستار می شوم …
می آیم و می نشینم کنار تخت دلتنگی ات موهایت را با دستانم نوازش می کنم
می روم و قرص ماه را برایت می آورم!
شعر برای پتو
تب که می کنی در حوض شب پاشویه ات می کنم
حوضی که همان قرص ماه در آن است
و پتوی نمدار ابر را رویت می کشم
شعر در باره پتو
دستانت را در دستم می گیرم و تا خود صبح برایت دعا می خوانم
غصه نخور نازنینم… تا خورشید سلامی دوباره کند خوب شده ای…
شعر با پتو
کفشهایم کو،
چه کسی بود صدا زد: سهراب؟
آشنا بود صدا مثل هوا با تن برگ.
مادرم در خواب است
و منوچهر و پروانه، و شاید همه مردم شهر
شعر درمورد پتو
شب خرداد به آرامی یک مرثیه از روی سر ثانیهها میگذرد
و نسیمی خنک از حاشیه سبز پتو خواب مرا میروبد.
بوی هجرت میآید:
بالش من پر آواز پر چلچلههاست
شعر با کلمه پتو
ناگهان به ذهنم رسید که امشب نامه های عاشقانه قدیمی ام را باز کنم و دوباره بخوانم
نمی دانستم که با آتش بازی می کنم و گورم را با دستهایم باز می کنم
دقیقه ای نگذشته بود از خواندن که انگشتهایم سوختند
شعر با کلمه ی پتو
بعد از دو دقیقه چراغی که با نور آن نامه را می خواندم ،سوخت
بعد از سه دقیقه پتوی رختخوابم آتش گرفت
و لباس خوابم و از من چیزی جز تلی از خاکستر نماند
شعری در مورد پتو
قرص ِ نانی توی گندم زار ؛ هی یادش بخیر !
پا برهنه در دل ِ نیزار ؛ هی یادش بخیر !
تا پدر آید به منزل ، بر درخت ِ گردوکان
شاد و شنگل تا دم ِ دیدار ، هی یادش بخیر!
شعری درباره پتو
وقت ِ بازی توی کوچه ، تا معلم می رسید
می پریدم از سر ِ دیوار ؛ هی یادش بخیر !
” بی کلاه بیرون نرو سرد است؛ بچه با توام “
مادر ِ بیچاره با اصرار ؛ هی یادش بخیر !
شعری برای پتو
همکلاسیها کنار و بازی ِ “ الّک دو لک “
زیر ِ رعد و تندر و رگبار ؛ هی یادش بخیر !
زیر ِ باران خیس ، اما شاد و خرّم در فرار !
جان ِ تو انگار نه انگار ؛ هی یادش بخیر !
شعر درباره ی پتو
کاسه ِ آشی نصیبم بود ، گاهی با تشَر
تا ز ِ سرما می شدم بیمار ؛ هی یادش بخیر !
یک پتو بر سر به وقت ِ خواب ، از ترس ِ پدر
چشمها بسته ولی بیدار ؛ هی یادش بخیر !
شعر در مورد پتو
آرزو دارم بگیرد باز ، این پیراهنم
بوی باران ، عطر ِ شالیزار ؛ هی یادش بخیر !
سینه ها سرشار از لطف و صفا ، بی غلّ و غش
قلبها بیگانه با زنگار ؛ هی یادش بخیر !
شعر درباره پتو
پرسشی هم میزند گاهی تلنگر بر سرم
” کودکیها کی شوَد تکرار ؟! “ ؛ هی یادش بخیر!
شعر برای پتو
پیوند انسان و پتو در صبح های خنک
از هر پیوند کوالانسی ای قوی تره 😀
شعر در باره پتو
پا نه تنها قلب دومه، ریه دوم هم هست…
وگرنه چرا زیر پتو بمونه خفه میشیم؟ 🙂
شعر با پتو
بهار ذاتش خواب آوره، زمستون سرده زیرپتو ادم خوابش میگیره، تابستون ازگرما ادم بیحاله میخوابه،
پاییزم دلگیره ادم میخوابه غصه هایادش بره کلا همیشه خواب حال میده ^_^
شعر درمورد پتو
زندگی مانند یک پتوی کوتاه است. آن را بالا میکشید، انگشت شستتان بیرون می زَنَد؛
آن را پایین میکشید شانههایتان از سرما می لَرزَد…
شعر با کلمه پتو
آدم های وسواس؛ مدام در حال تست اندازه پتو هستند و زندگی را نمی فهمند!
ولی آدمهای شاد؛ زانوهای خود را کمی خم میکنند و شب راحتی را سپری می کنند.
شعر با کلمه ی پتو
۱- انکار . ۲- خشم . ۳- غم . ۴- پذیرش . . . . . . . .
مراحل بیدار شدن و بیرون اومدن از زیر پتو
شعری در مورد پتو
10 صبح بهم التماس میکرد نرو منو تنها نزار!!
بهش گفتم عزیزم منم عاشقتم ولی باید برم سر کار سعی کن بفهمی! . . . . . . . . .
مکالمه “من” و پتو امروز صبح. یهویی
شعری درباره پتو
ساعت 5 صبح واسم sms اومد. به سختی از زیر پتو دراومدم دیدم نوشته:
قالی شویی شرب اقلی شعبه دیگری ندارد انقد خوشحال شدم که نگو همش فکر میکردم یه شعبه دیگه دارن
و به من نمیگن! |:
شعری برای پتو
پدر من واسه اینکه ثابت کنه هوا هنوز اینقدر گرم نشده که ما کــــولــِــر روشن کنیم ، سرِ ظهر با پتو میخوابه وسط حال!!!! . . .
تازه هر نگون بختی ام در رو یکم باز کنه ، یه چیزی پرت میکنه طرفش و میگه در رو ببندددددد ســوز میـااااد !!
شعر درباره ی پتو
بخاطر مستاجری که سر درد رو بهونه کرد و دستمال بر سر بست و پتو بر سر کشید
و گریه کرد برای عید که صاحبخونه در قبال اجاره های عقب افتاده جوابش کرده بود
شعر در مورد پتو
لذتهای زندگی: هوای توی گل فروشی؛ خاروندن ردکش جوراب؛ خنکی اون طرف بالش؛
اسم عطر تو بپرسن؛ لیسیدن انگشتهای پفکی؛ وقتی نوزادی انگشتتو محکم بگیره؛
بوی تن نوزاد؛ وقتی خوابی یکی پتو بندازه روت؛ مغز کاهو؛
شعر درباره پتو
از یک وزنه بردار میپرسن سنگین ترین وزنه چقدره؟
گفت:سنگین ترین وزنه یک پتوی 200 و 300 گرمیه که واسه بلند شدن واسه ی نماز صبحه
که به سخته بلند میشه یا اینکه اصلا بلند نمیشه
شعر برای پتو
این فیلم خارجیارو دیدین؟؟؟؟ بچهه که خوابش میبره
مادرش میاد آروم یه پتو میکشه روش یه بوس کوچولوش میکنه میره… . .
حالا من که خوابم میبرد مادرم یه لحاف کرسیه ۲۰۰ کیلویو از ارتفاع ۲متری زاااارت مینداخت روم
پشت بندشم بابام که مثلا حواسش نبود پامو لقد میکرد…
بعد که من مثل جن زده ها میپریدم!!!!
دوتائی با هم میخندیدن میگفتن: پدر سوخته الکی خودشو به خواب زده بود
شعر در باره پتو
هیچ جدایی بدتر از جدایی . . . . . از پتو تو صبح زمستونی نیست!
لامصب از شکست عشقی بدتره…
شعر با پتو
این آقایون محترم همچین میگن دخترای امروزی آشپزی بلد نیستن خونه داری بلد نیستن
که یکی ندونه انگار خودشون مثل مردای قدیم میرن از صبح کار میکنن تا بوق سگ
بابا شماها رو که باید با بیل ساعت ۱۲ ظهر از زیر پتو بیرون آورد
شعر درمورد پتو
اعتراف میکنم بچه که بودم وقتی میخواستم بخوابم هی توهم میزدم ی جن الان پامو میگیره از زیر پتو میکشتم بیرون و ….
منم پتو رو میکردم زیر پام میخوابیدم!
شعر با کلمه پتو
شب جلو تلویزیون خوابم برده بود مامانم ساعت 2 نصفه شب اومد پتو انداخت روم بوسم کرد ،
کلی هم قربون صدقم رفت بعد موقع رفتن پامو لگد کرد داد زدم : اهههههههههههه . . . پام داغون شد
جواب داد : خاک تو سرت کنن ، آخه اینجا جای خوابه ؟
شعر با کلمه ی پتو
اینایی که شب بدون پتو میخوابن برا پشه ها مثل وای فای رایگان و بدون رمز میمونن!
بدون زحمت متصل میشن!!!!
شعری در مورد پتو
از یه زنه پرسیدن پسرت چه کاره است؟ میگه؛ نمیدونم والا خودش چند روزی رفته زیر پتو
با موبایلش بازی میکنه میگه مدیر گروه شده
شعری درباره پتو
دیشب یه پشه اومد بالاسرم … . . . خندید و گفت : بالاخره که چی ؟!
تو که تاصبح نمی تونی سرتو زیر پتو نگه داری ؟!
شعری برای پتو
میدونی چی تحمل گرما رو خیلی سخت میکنه؟ . . . . . . . . . . .
بابای آدم رو خودش پتو بندازه واسه اینکه جو بده کولر روشن نکنیم … 😐
شعر درباره ی پتو
هیچ رابطه ای مثه رابطه ی آدم با پتو
گرمو صمیمی نیست!!
شعر در مورد پتو
ضد حال به این میگن: کامپیوتر رو خاموش می کنی میری تو تختت زیر پتوی گرم و نرم بعد می بینی
هنوز کامپیوتر خاموش نشده با هزار زور بلند میشی مانیتورو روشن کنی ببینی چرا خاموش نشده
درست همون موقع خاموش میشه….
شعر درباره پتو
فقط ما ایرانیا تو این موقع از سال پتو رو تا رو سرمون میکشیم
و زیر باد کولر میخوابیم 🙂
شعر برای پتو
فقط یه ایرانی می تونه از فیس*بوک بیاد بیرون لپ تاپشو خاموش کنه بره تو رختخواب پتو رو بکشه
رو سرش موبایل شو بر داره بعد دوباره بیاد تو فیس*بوک!
شعر در باره پتو
من هیچوقت نفهمیدم چرا آدما زیرِ پتو احساس امنیت میکنن… حالا گیریم یه قاتل اومد توی اتاق خواب،
حتما میگه: الان اومدم بکشمت… اَه لعنتی پتو داره نمیشه!
شعر با پتو
کسی از ناله های تلخم آهنگی نخواهد ساخت
پتو را می کشم روی سرم آواز می خوانم ..
شعر درمورد پتو
به مامانم میگم: ی چیزی بنداز رو بابا ،خوابه میگه:پتو خوبه؟
گفتم: پ ن پ میز،میز خوبه
شعر با کلمه پتو
عشق یعنی بعد از یه دعوای مفصل، از روی لجبازی گوشی رو بذاری روی سایلنت و بری زیر پتو.
بعد هر چند دقیقه یه بار یواشکی گوشهی پتو رو کنار بزنی و زل بزنی به سقف، تا ببینی نوری از گوشی افتاده روی سقف یا نه؟؟
شعر با کلمه ی پتو
یکی از فانتزیام اینه که یه پتو اختراع بشه که سوراخ سوراخ باشه،
واسه ماهایی که همیشه گرممونه ولی بی پتو هم خوابمون نمیبره…
شعری در مورد پتو
یکی از دغدغه های قبل از خوابم این روزا اینه که
پتو رو میکشم رو خودم گرمم میشه برش میدارم سردم میشه!!!!
شعری درباره پتو
خدایا… حواست به گریه های زیر پتویم هست؟
یا تو هم فکر می کنی خوابم؟
شعری برای پتو
بچه فامیلمون هنوز تو شکم ننشه رفتن براش ماشین برقی خریدن
اونوقت ما تا راهنمایی با متکا و پتو براخودمون ماشین درست میکردیم
شعر درباره ی پتو
لامصب احساس امنیتی
که پتو بهت میده ۱۰۰ تا بادیگارد و جلیقه ضد گلوله بهت نمیدن!!!
شعر در مورد پتو
میگن تو بهشت وقتی سر کلاس می خوابی..
استاد میاد پتو میندازه روت!
شعر درباره پتو
به نظر من درستش این بود که دماغ بالاى چشم باشه !
تا آدم بتونه چشمش رو زیر پتو نگه داره ، دماغشو بیرونِ پتو !
شعر برای پتو
به داداشم گفتم لپتاپمو بده، دو متر کلن از هم فاصله داشتیم. دیدیم نه میتونه پرت کنه نه میتونه سُر بده.
آخرش گذاشتش روی یه پتو گفت بکِش از اون ور…!
شعر در باره پتو
بی احساس ، سرمای تنم ربطی به لباس و قطر پتویم ندارد …
دلم آغوش گرمت را می خواهد … همین
شعر با پتو
لحاف پیرزن را پارگی ماند
که نتوانست نخ کردن بسوزن
شعر با کلمه پتو
خرقه درویش، ز درماندگی
گاه لحاف است و زمانی عباست
شعر درمورد پتو
دشتها پر لحاف بی بالین
باغها پر عروس بی کابین
شعر با کلمه ی پتو
کز سر فکنم به صد آسانی
این کهنه لحاف هیولانی
شعری در مورد پتو
پس فرو پوشان لحاف نعمتی
تا بردشان زود خواب غفلتی
شعری درباره پتو
بود لحاف شبشان ماهتاب
روز طواف همشان در به در
شعری برای پتو
صد خواب ناز تشنه ضبط حواس تست
بر خویش غنچه گرد و لحاف بهار پیچ
شعر درباره ی پتو
(بیدل) بچار سوی برودت رواج دهر
گره کساد جنس وفا را لحاف شد
شعر در مورد پتو
بی رواجی دیدی اسرار هنر پوشیده دار
جنس می خواهد لحاف آندم که شد بازار سرد
شعر درباره پتو
چون مو سپید شد سر دعوا بخاک دزد
این برف پنبه ایست اشارتگر لحاف
شعر برای پتو
دزدم لحاف برد و شبان گاو پس نداد
دیگر به کشور تو، امان و پناه نیست
شعر در باره پتو
چون بر سر کوی یار خسبیم
بالین و لحاف ما ثریاست
شعر با پتو
چه رنجها که برم بهر خرقه دوختنی
چه وصله ها که ز من بر لحاف پیرزن است
شعر درمورد پتو
شب رو و عیار باش بر سر هر کوی
از آنک زیر لحاف ازل نیک نهان آمدند
شعر با کلمه پتو
چند با اشک و رشک خواهد بود
عرش و فرش از لحاف و بستر تو
شعر با کلمه ی پتو
گر ذره ز آستان تو بالین کند، ورا
زیر لحاف سایه شود بستر آفتاب
شعری در مورد پتو
در خلوت خواب او فلک دانی چیست
چادر شب زرنگار بالای لحاف
شعری درباره پتو
چند بافی بهر من از غم پلاس
چند سازی بهر من از غم لحاف
شعری برای پتو
بر زمین پهلوت را آرام نیست
دان که در خانه لحاف و بستریست
شعر در مورد پتو
- ۹۷/۰۷/۰۵